به گزارش مشرق به نقل از ايسنا، در گزارشي كه در ذيل آمده است، نگاهي مياندازيم به روايت چند رويداد غيرمتعارف كه ميان آكادمي نوبل و نويسندگان برندهي معتبرترين جايزهي ادبي دنيا روي داده است.
** آكادمي نوبل كه «كارل كپك» را شايسته دريافت جايزهي نوبل ميدانست و در عين حال كتاب «جنگ با سمندرهاي آبي» او را اثري بسيار توهينآميز به دولت آلمان دانست، از او در خواست كرد تا قسمتهاي جنجالي كتاب را حذف كند تا اعطاي نوبل ادبيات به او امكانپذير باشد. اما اين نويسندهي اهل جمهوري چك حاضر نشد نمونههاي غيرجنجالي از نوشتههايش را به آكادمي نوبل ارائه كند. وي خطاب به اعضاي آكادمي سوئد گفت: «ممنون از نيت خوبتان، اما من پاياننامهي دكترايم را هم نوشتهام.»
** «دبليو. اچ. اودن»، شاعر و نويسندهاي بود كه بسياري او را شايستهي دريافت نوبل ادبيات ميدانستند. اما گفته ميشود علت عدم اعطاي نوبل به او وجود چند اشتباه در ترجمهي سال 1961 او از كتاب «داگ هامرشولد» ـ برندهي صلح نوبل ـ بود.
** يكي از معروفترين و جنجالبرانگيزترين اتفاقاتي كه در جريان مراسم اعطاي نوبل رخ داد زماني بود كه «ژان پل سارتر» دست رد به سينهي اين جايزهي مهم ادبي زد. آكادمي نوبل تصميم گرفت مدال سال 1964 نوبل ادبيات را به گردن اين فيلسوف و نويسندهي بزرگ فرانسوي بياويزند، اما او نپذيرفت. وي دربارهي اين تصميم غيرمتعارف گفت: فرق ميكند كه من پاي نوشتههايم امضا كنم كه «ژان پل سارتر» يا «ژان پل سارتر، برندهي جايزهي نوبل». نويسنده نبايد اجازه دهد تبديل به يك موسسه رسمي شود، حتي اگر اين اتفاق به محترمانهترين شكل ممكن رخ دهد.
** «الكساندر سولژنيتسين» نويسنده نامآشنايي بود كه نامش به عنوان برندهي سال 1970 نوبل ادبيات اعلام شد، اما او در مراسم اعطاي جايزهاش شركت نكرد. سولژنيتسين ميترسيد براي دريافت جايزهاي كه بزرگترين آرزوي يك نويسنده است، راهي استكهلم شود، اما دولت شوروي سابق از بازگشت او به كشورش جلوگيري كند. آكادمي اسكار نيز از برگزاري مراسم عمومي در سفارت مسكو براي اين نويسندهي روس خودداري كرد و همين امر موجب دلخوري سولژنيتسين شد. برندهي نوبل 1970 كه مراسمي خصوصي را ترجيح ميداد، از پذيرفته نشدن پيشنهادش ابراز نارضايتي كرد و اين حركت را توهين به جايزهي نوبل دانست. سولژنيتسين مدال نوبل و جايزهي نقدي همراه آن را تا 10 دسامبر سال 1974 نپذيرفت و پس از به دست آوردن اين افتخار بزرگ توسط دولت شوروي سابق از كشور اخراج شد.
** يكي از نويسندگان بزرگي كه در راه دستيابي به نوبل ادبيات ناكام ماند، «خورخه لوييس بورخس» بود. به نوشتهي «ادوين ويليامسون» ـ نويسنده زندگينامه بورخس ـ علت عدم اعطاي نوبل ادبيات به اين نويسندهي پرآوازه، طرفداري او از «آگوستو پينوشه» ـ ديكتاتور شيليايي ـ بود. اين در حالي است كه آكادمي نوبل نويسندگاني چون «پابلو نرودا» و «ژان پل سارتر» كه متهم به طرفداري از «ژوزف استالين» ـ ديگر ديكتاتور معروف جهان ـ بودند، را شايستهي دريافت نوبل ادبيات دانست.
** انتخاب «الفريد جلينك» به عنوان برندهي نوبل 2004 نيز از رخدادهاي بحث برانگيزي بود كه طي 111 سال اخير بيسابقه بوده است. با اعلام نام اين نويسندهي اتريشي به عنوان برنده نوبل ادبيات، «نات آهلوند» ـ از اعضاي آكادمي سوئد ـ از سمت خود استعفا داد. وي كه از سال 1996 نقش كمرنگتري در بنياد نوبل داشت، دربارهي اين انتخاب گفت: برگزيدن جلينك ضربهي غيرقابل جبراني به اعتبار اين جايزه زد.
** اعضاي آكادمي نوبل نام «هارولد پينتر» ـ نمايشنامهنويس بزرگ انگليسي ـ را با چند روز تاخير به عنوان برندهي نوبل در سال 2005 اعلام كرد. گفته ميشود استعفاي «آهنلوند» از سمت خود و مسايل سياسي كه پس از آن پيش آمد، علت اين تاخير در اعلام برنده بود. پينتر كه در زمان برگزاري مراسم اعطاي نوبل به شدت مريض بود، متن جنجالي سخنرانياش را از طريق استوديوي تلويزيوني به سمع و نظر اعضاي آكادمي سوئدي رساند. اظهارات جنجالبرانگيز او در اين فايل ويديويي، موجب برانگيخته شدن بحثهايي در مراسم اعطاي نوبل سالهاي بعد شد.
** «بوريس پاسترناك» ديگر نويسندهاي بود كه البته به اجبار از دريافت جايزهي نوبل ادبيات سرباز زد. گزينش او به عنوان برندهي اين جايزهي معتبر از سال 1946 تا 1950 مورد بحث قرار ميگرفت تا اينكه اعضاي آكادمي در سال 1958 تصميم به اعطاي اين جايزه به او گرفت. اما با اعمال فشارها و انتقادات از سوي شوروي سابق، اين نويسندهي سرشناس روس عليرغم ميلش مجبور به رد مدال نوبل ادبيات شد. وي به دلیل واکنش تند حکومت و از بیم طرد شدن از كشورش از دریافت جایزهي نوبل خودداری کرد.
111 سال از اعطاي اولين جايزهي نوبل ادبيات ميگذرد و تاكنون 106 مراسم نيز براي تقدير از نويسندگان و شعراي برجسته برگذار شده است؛ اما در اين ميان گاه حاشيههاي اين مراسم بزرگ تا آنجا پررنگ بوده كه اصل مطلب را تحتالشعاع قرار داده است.